لیــــــــــــانای منلیــــــــــــانای من، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

بانوی زیـبـــــــــــــــا

ورودت به 18ماهگی واخرین واکسن

سلام سلام به دخمل نازم لیانا جوونم عزیزم امروز وارد 18ماه زندگیت شدی 18 ماهگیت مبارک امروز صبح با بابایی بردیمت مرکز بهداشت برای کنترل قد و وزن که اصلا هیچ تعریفی نداشت از دور سرت راضی بودن وقت واکسن زدن وقتی گذاشتیمت روی تخت دادت رفت هوا تا زمانیکه کارشون تموم بشه گریه میکردی عزیزم الانم اصن از جات نمیتونی پا شیفقط و فقط مثه همیشه گریه و داد و بیداد راه میندازی اروم لالا کردی منم از فرصت استفاده کردم  که بیام و وبتو اپ کنم بخیه خوردن  پیشونی 4 فروردین 94 از روی تاب افتادی البت 10 سانت هم با زمین فاصله نداشت و سرت خورد به لبه تیز ورودی در اتاق  و کلی خون ازن ریخت خیلی گ...
16 فروردين 1394

دومین هفت سین دخملم

سلام  سلام به دخمل نازم لیانای خوشگلم بازم فصل تازگی و طراوت از راه رسید فصل خوبیها فصل زیباییها فصل زیبـــــــــــای بهـــــــــــــــــــــار 93 هم  با خوبیها و بدیهاش رفت...     امسال دومین بهاری بود که  تو پیشمون بودی و چه خوبه بودنت خــــــــــــــدایـــــــــــــــــــــــــــــــا شکرت بابت همه چیز دومین هفت سینمون بدون سبزه سبزمون کوچولو بود فقط عدساش معلومه امسال زمان تحویل سال هممون خواب بودیم البته خودم تا1و30 بیدار بودم که حوصلم سر رفت خوابیدم برا عکس گرفتن اینقد گریه کردی که یه عکس درس حسابی نشد ازت بگیرم دلت ...
12 فروردين 1394

عکسای جامونده از93

این سه تا عکس از عروسی عمو مهران (22بهمن93)که متاسفانه همین سه تاس تو عکس بالا هم در حال گفتن دووووو(عدد دو)هستی تصاویر بالا هم اولین خط خطیهات روی دیواره(28بهمن93) این دو عکس هم یه جمعه ی زمستونیه که رفته بودیم اتلیه اما  بدلیل همکاری نکردن شما باید دوباره بریم عکسای قبلی هم هنوز اماده نشدن ...
7 فروردين 1394

بهار از راه رسید

بهار که می اید دستان باد بوی شکوفه می دهد جوانه های تک درخت باغچه با نوازش نسیم جان میگیرند ارام و اهسته خدایا رویش یک دانه تمام عظمت تورا فریاد میزند   لیانای نازم نوبهارت مبارک ...
1 فروردين 1394
1